شعر حافظ تفسیر دست از طلب ندارم تا کام من برآید
|
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید: یا تن رسد بجانان یا جان ز تن بر آید ۱۹۰ بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر: کز آتش درونم دود از کفن برآید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران |
|
دست از طلب ندارم تا کام من برآید: یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید: بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر: کز آتش درونم دود از کفن برآید: بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران |
|
تفسیر فال حافظ دست از طلب ندارم تا کام من برآید و تعبیر فال حافظ دست از طلب ندارم تا کام من … |
|
دست از طلب ندارم تا کام من برآید – به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی |