دوریَت بند غم افکند به پای دل مست
متن آهنگ جدید اتفاق از گروه 10:10
|
رفته ای از بر ما چشم به راهیم بیا حلقه در گوش در کعبه ی آهیم بیا دوری ات بند غم افکند به پای دل مست مست بودیم و پشیمان ز گناهیم بیا زندگی چوبه ی دار و همه آویختگان طالب صحبت آن مهر گیاهیم بیا شمس خاموش شد از دوری ات ای دور قمر گرچه با یاد تو در حضرت ماهیم بیا. شعر : … |
دانلود آهنگ گروه 10:10 اتفاق 10 10 Band – Etefagh – واو …
|
رفته ای از بر ما چشم به راهیم بیا حلقه در گوش در کعبه ی آهیم بیا دوری ات بند غم افکند به پای دل مست مست بودیم و پشیمان ز گناهیم بیا زندگی چوبه ی دار و همه آویختگان طالب صحبت آن مهر گیاهیم بیا |
دانلود آهنگ جدید گروه10:10 بنام اتفاق
|
رفته ای از بر ما چشم به راهیم بیا حلقه در گوش در کعبه ی آهیم بیا دوری ات بند غم افکند به پای دل مست مست بودیم و پشیمان ز گناهیم بیا زندگی چوبه ی دار و همه آویختگان طالب صحبت آن مهر گیاهیم بیا |
آهنگ 7 – دانلود آهنگ اتفاق گروه۱۰ ۱۰
|
2/5/2018 · رفته ای از بر ما چشم به راهیم بیا حلقه در گوش در کعبه ی آهیم بیا دوری ات بند غم افکند به پای دل مست مست بودیم و پشیمان ز گناهیم بیا زندگی چوبه ی دار و همه آویختگان طالب صحبت آن مهر گیاهیم بیا |
دانلود آهنگ گروه ۱۰:۱۰ اتفاق 10 10 – Etefagh – واو موزیک …
|
رفته ای از بر ما چشم به راهیم بیا حلقه در گوش در کعبه ی آهیم بیا دوری ات بند غم افکند به پای دل مست مست بودیم و پشیمان ز گناهیم بیا زندگی چوبه ی دار و همه آویختگان طالب صحبت آن مهر گیاهیم بیا |
دانلود آهنگ اتفاق از گروه 10:10 | موسیقی ما
|
رفته ای از بر ما چشم به راهیم بیا حلقه در گوش در کعبه ی آهیم بیا دوری ات بند غم افکند به پای دل مست مست بودیم و پشیمان ز گناهیم بیا زندگی چوبه ی دار و همه آویختگان طالب صحبت آن مهر گیاهیم بیا |
10:10 Band – Etefagh Lyrics | Musixmatch
|
12/24/2640 · The Lyrics for Etefagh by 10:10 Band have been translated into 1 languages. گرچه این دلبستگی های زمینی خوب نیست اتفاق است و می افتد دل که سنگ و چوب نیست با چنین شوق تماشای من و زیباییت. صبر ممکن هم اگر باشد دگر مطلوب نیست کفر عشق آمیز شیطان عبرت آموزم شده ست گرچه در نزد شما جز بنده ای مغضوب نیست نیست مولانا … |
گنجور » نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ – نالیدن …
|
ز بحر دیده پر گوهر کنارش. گهی از پای میافتاد چون مست. گه از بیداد میزد دست بر دست. دلش حراقه آتش زنی داشت. بدان آتش سر دودافکنی داشت. مگر دودش رود زان سو که دل بود. که افتد بر سر پوشیدهها دود. گشاده رشته گوهر ز دیده. مژه چون رشته در گوهر کشیده. |